رادیو گیلان پاپاراتزی رسانه ای یا عقده گشایی شخصی

رسالت محوری هر رسانه در راستای اطلاع رسانی،روشنگری مسائل و معضلات روز با بیان نقدهای منصفانه میباشد که هر مدیر مدبر و تیزهوشی میتواند از بازخورد اخبار رسانه ها در افکار عمومی عیوب و نقایص سازمان تحت امر خود را شناسایی و برای ترمیم این نقاط ضعف اقدام نماید.
رسانه را میتوان به نوعی به آیینه تمام قد در مقابل جامعه تشبیه کرد.در دنیای امروز رسانه میتواند یکی از عوامل اصلی توسعه باشد و به این مهم سرعت بخشد.
متاسفانه در این بین بُعد دیگری از عملکرد رسانه امروزه مورد استفاده برخی فرصت طلبان قرار گرفته و به معبری برای انجام برخی افعال مجرمانه از قبیل ورود به حریم خصوصی افراد،تخریب هدفمند و اخاذی بدل شده است و جایگاه و وجاهت برخی رسانه نماها را از رسانه زرد به رسانه سیاه تنزل داده است.
در ماههای گذشته شاهد فعالیت رسانه نمایی موسوم به رادیو گیلان در خارج از کشور هستیم که به دلایل مختلف مورد توجه افکار عمومی عوام قرار گرفته و طیفی از جماعت ناآگاه با استناد به اخبار قالبا کذب آن و ایراد تهمت به یکدیگر آب در آسیابی میریزند که چرخ آن به امر فردی معلوم الحال و مفسدی با سبقه مخدوش و مشخص میچرخد.
فارغ از پرداختن به معرفی پیمان بهبودی که در بین بسیاری از شهروندان شناخته شده است و سبقه فساد مالی و اخلاقی وی با همکاری بسیاری از افرادی که او امروز آنها را متهم به اختلاس و رانت خواری کرده و نوک پیکان حمله را به سمت آنها گرفته که البته تنها علت آن سهیم نکردن وی در این تاراج بیت المال میباشد و نه دلسوزی و دغدغه فرد مذکور،قصد پرداختن به علل پذیرش اخبار کذب این فرد از سوی طیف گسترده ای از شهروندان را داریم.
شاید در مورد علت اصلی این پذیرش کورکورانه و دامن زدن به شایعه های این کانال تلگرامی بی هویت از سوی افکار عمومی نبود مکانیزم اطلاع رسانی صحیح و عدم شفاف سازی و یا بهتر بگوییم سانسور و محدودیتهای حاکم بر رسانه های داخلی میباشد که مانع از اطلاع رسانی مطلوب و شفاف سازی لازم از سوی انبوهِ رسانه های شریف و فعال داخلی و محلی است که باعث جذابیت اخبار دروغ و حاشیه ساز این رسانه نما در بین طیف گسترده ای از مردم شده است که در بسیاری از موارد این دستگاههای نظارتی و امنیتی و انقلابی هستند که توسط تیم تحریریه این کانال زیر سوال رفته و اتهاماتی واهی به آنها نسبت داده میشود و وجهه آنها در بین افکار عمومی زیر سوال رفته و زحمات آنها زیر سوال میرود.
قابل توجه است روشی که این کانال معلوم الحال بامدیر بیمارش بکار میبرد بی شباهت به مِتُد رسانه های بی هویت معاند نظام که از پیروزی انقلاب به عنوان مزدور رسانه ای اقدام به اشاعه شایعه و فرافکنی کرده اند و تاکنون نیز به هیچ دستاوردی نرسیده اند نیست و در کنار انبوه اخبار کذب و اتهام زنی های بی پایه و اساس به اشخاص حقیقی و حقوقی که یا روزگاری دست وی با آنها در یک کاسه بوده و بر سر سهم خواهی به اختلاف برخوردند یا در برهه زمانی در مقابل این فرد ایستادگی کرده و سد راه کثافت کاری ها،سوء استفاده هاوتخم مرغ دزدی های وی شده اند اخباری درست از اتفاق های روزمره درج کرده و از این راه اعتماد عمومی مخاطب عام را که متاسفانه از لحاظ کمیت عددی غالب محسوب میشوند را بدست میاورد و از فضای ایجاد شده به نفع خود بهره برداری میکند.
نکته قابل تامل در این باب برخی اقدامات نهادهای نظارتی پس از درج خبر از سوی این کانال است که باعث ایجاد شائبه در بین شهروندان شده که این قرابت زمانی جای تعجب دارد..!
قطعا با درایت مسئولین و ایجاد فضایی بازتر در بستر رسانه و کم کردن محدودیتها با توجه به تعدد نخبگان رسانه ای متعهد فضایی برای جولان این روباه صفتان وبی هویتان نخواهد بود تا این چنین باعث هتک حرمت هم استانی های نجیب گیلانی شوند و از آبی که به دست خود و هم کیشان خود گل آلود کرده اند طلب ماهی کنند…
و در آخر سخنی با خود بهبودی:
عرض به حضور جنابتان که عقبه سیاه و کارنامه تاریک شما در گذشته و علی الخصوص در دفتر مجمع نمایندگان و پرونده کثیف اخلاقی شما که بر همه افرادی که حضرتعالی را میشناسند هویداست باعث میشود در پس این ژست و ماسک دادخواهی از مظلوم و عدالت طلبی چهره ای مضحک که البته وارسته شخصیت درونی توست نمایان گردد.شما نه شخصیت دیروزتان و نه نمایی که از امروز خود به نمایش گذاشته ربطی به رابین هود و ژان وال ژان دارد و نه حافظه بسیاری از هم استانی های شما که از نزدیک با زوایای اخلاقی شما آشنا هستند آنقدر ضعیف شده که از فردی بی بوته این نوع ادبیات را باور کنند.
در آخر از نهادهای امنیتی و نظارتی درخواست رسیدگی به سیاه نمایی و کنش های مجرمانه این کانال تلگرامی را داشته چرا که اولین و بالاترین مطالبه مردم حفظ آبرو و کانون خانواده شهروندان در برابر تهاجم این قبیل افراد میباشد